گلی خوش بوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
به او گفتم که مشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گلی ناچیز بودم
زمانی همچنین با گل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد
وگر نه من همان خاکم که هستم
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در یک شنبه 5 تير 1390برچسب:
,
ساعت
1:22 توسط ghazal
| |