GHASEDAK

 

گلدان شکست مادرم گفت حیف بود

پدرم گفت قشنگ بود

خواهرم گفت مال من بود

برادرم گفت گرون بود

مادر بزرگم گفت دوستش داشتم

ولی وقتی دل من شکست

هیچ کس حتی یک آخ هم نگفت

نویسنده : ناشناس

نوشته شده در دو شنبه 30 خرداد 1390برچسب:,ساعت 21:47 توسط ghazal| |

 زیر باران بیا قدم بزنیم

حرف نشنیده ای به هم بزنیم

نو بگوییم و نو بیندیشیم 

عادت کهنه را به هم بزنیم 

نوشته شده در شنبه 28 خرداد 1390برچسب:,ساعت 12:46 توسط ghazal| |

زندگی هنر نقاشی کردن بدون پاک کنه

همیشه طوری زندگی کنیم

که حسرت داشتن پاک کن را نخوریم

نوشته شده در جمعه 27 خرداد 1390برچسب:,ساعت 2:15 توسط ghazal| |

برای خریدن عشق هر کس هر چه داشت آورد

دیوانه گریست گمان کردند چون هیچ ندارد می گرید

اما هدچ کس ندانست

که قیمت عشق اشک است

وقیمت اشک عشق

نوشته شده در جمعه 27 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:44 توسط ghazal| |

برای خندیدن منتظر خوشبختی نباش

شاید خوشبختی منتظر

خندیدن توست 

نوشته شده در جمعه 27 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:27 توسط ghazal| |

ای آن که پس از ما به جهان میکوشی

می کوش به راه مستی و مدهوشی

فرقی نکند چه میخوری می نوشی

اما بنگر چه باده ای می نوشی

نوشته شده در پنج شنبه 23 خرداد 1390برچسب:,ساعت 2:22 توسط ghazal| |

شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت؟

 گفت ای عاشق بیچاره فراموش شوی

سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد

گفت طولی نکشد نیز تو خاموش شوی

نوشته شده در پنج شنبه 26 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:59 توسط ghazal| |

تو را به دادگاه خواهند کشید

 شاید به حبس ابد محکوم شوی

 جزییات جنایتت مشخص نیست

 اما اثر انگشتت را بر روی قلبی شکسته یافته اند

نوشته شده در چهار شنبه 25 خرداد 1390برچسب:,ساعت 23:51 توسط ghazal| |

من به دنبال کسی می گردم

که غمش را با من تقسیم کند

من دلم را با او

و دوتایی پس از ان

به تماشای بهاری برویم

که شقایق ها را امسال به صحرا بخشید

نوشته شده در دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:,ساعت 19:57 توسط ghazal| |


Power By: LoxBlog.Com